- پیکار ساز
- آنکه ترتیب جنگ وپیکار دهد
معنی پیکار ساز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه ترتیب جنگ و پیکار دهد، پیکارسازنده
اسبابی که وجود جریانهای برق مغناطیسی را ظاهر میسازد
سال پیرار: پیر ارسال کو سوی ترکان نهاد روی بگذاشت آب جیحون بالشکری گران. (فرخی)
محل جنگ شهر رزم: دریغ است رنج اندرین شارسان که داننده خواندش پیکارسان. (شا. لغ)
جای جنگ و پیکار، میدان جنگ
کسی که کارهای دیگران را انجام دهد: کار گشای، نیک انجام دهنده امور عامل